.
اطلاعات کاربری
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
کانالهای تلگرام
دیگر موارد
آمار وب سایت
ن : Morteza
ت : دو شنبه 18 بهمن 1395
.

جشنواره فجر این ستاره ها را کم دارد

 

 

 

 


ترانه علیدوستی از معدود بازیگران جوان سینمای ایران است که در هر فیلمی بازی کرده، بازی‌اش مورد توجه قرار گرفته است. به‌ندرت پیش آمده که این بازیگر در فیلمی بازی کند و درنهایت محاسباتش درست نباشد، کار به اثری ضعیف تبدیل شود. او طی سال‌های حضورش در جشنواره فیلم فجر، علاوه بر نامزد شدن برای فیلم‌های «شهر زیبا»، «تردید»، «پذیرایی ساده» و «آسمان زرد کم‌عمق» در دوره‌های ۲۲، ۲۷، ۳۰ و ۳۱، موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن برای بازی در «من ترانه پانزده سال دارم» از بیستمین دوره جشنواره فجر شد. علیدوستی هم‌چنین به دلیل بازی در فیلم «چهارشنبه‌سوری» در دوره بیست‌وچهارم تقدیر شد.

«هوو» اولین فیلم عطاران در جشنواره فیلم فجر در مقام بازیگر بود. این فیلم که در بخش مسابقه بیست‌وچهارمین دوره جشنواره شرکت کرده بود، به دلیل مضمون و بازی‌‌های غیرقابل قبولش، مورد توجه داوران قرار نگرفت.
‎عطاران که بعد از بازی در فیلم «قرنطینه»، به بازی در نقش‌های جدی و رئال روی آورده بود، برای بازی در فیلم «دهلیز» که فیلمی تلخ و رئال بود، نامزد نقش اول مرد از جشنواره سی‌ویکم شد. سیمرغ بلورین بهترین بازیگری برای فیلم «طبقه حساس» و هم‌چنین سیمرغ کارگردانی فیلم «خوابم میاد» در بخش نگاه نو، دستاوردهای مهم او از جشنواره فجر است.

‎او تا سال گذشته ازجمله بازیگران مهجور جشنواره فیلم فجر بود. معادی نه برای بازی در فیلم «درباره الی…» نامزد شد و نه برای «جدایی نادر از سیمین». سال گذشته برای اولین بار توانست نامزد نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر شود. هرچند بازی متفاوت او در «ابد و یک روز» جایزه‌ای را از جشنواره فجر برایش به ارمغان نیاورد، اما در جشن خانه سینما و انجمن منتقدان برای این فیلم جایزه نقش اول مرد را گرفت. تنها جایزه او از جشنواره فیلم فجر به بخش نگاه نو دوره بیست‌ونهم برای کارگردانی فیلم «برف روی کاج‌ها» اختصاص دارد.

‎سال گذشته به دلیل حذف فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی»، رسما از جشنواره و سمتی که به او پیشنهاد شده بود (مشاور دبیر جشنواره) کنار کشید. این موضوع اما چالش مهمی برای آقای دبیر ایجاد کرد و حتی به دلایلی نامعلوم، بازی حیرت‌انگیز شهاب حسینی در فیلم «برادرم خسرو» توسط هیئت داوران نادیده گرفته شد. این اتفاق در حالی رخ داد که حسینی از معدود بازیگران جوان سینمای ایران است که هر بار در جشنواره حضور داشته، بازی‌اش مورد توجه داوران و منتقدان قرار گرفته است.

او تاکنون سه بار موفق به دریافت جایزه از جشنواره فیلم فجر شده. سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم «سوپر استار» در دوره بیست‌وهفتم، دیپلم افتخار برای بازی در فیلم «جدایی نادر از سیمین» از جشنواره بیست‌ونهم و هم‌چنین دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم «محیا» از بیست‌وششمین دوره، از افتخارات مهم او در جشنواره فیلم فجر است. هم‌چنین «شمعی در باد»، «رستگاری در ساعت هشت و بیست دقیقه»، «درباره الی…» و «دوران عاشقی» از دیگر فیلم‌هایی هستند که حسینی برای هریک از آن‌ها نامزد نقش مکمل و اول بازیگری شده است.

‎حسینی امسال به دلیل بازی در سریال «شهرزاد» و هم‌چنین افزایش میزان دقت و وسواسش بعد از دریافت جایزه کن، اغلب پیشنهادهای بازیگری را رد کرد. «لابی» تنها فیلمی بود که حسینی امسال در آن حضور یافت و انتظار می‌رفت که در جشنواره فجر حضور داشته باشد. این فیلم به همراه «آشغال‌های دوست‌داشتنی» محسن امیر یوسفی و «امتحان نهایی» عادل یراقی ازجمله فیلم‌هایی بودند که حسینی به واسطه بازی در آن‌ها شانس حضور در جشنواره امسال را داشت، اما از جشنواره کنار گذاشته شدند. او که از دوره بیست‌ویکم هر سال در جشنواره فجر حضور داشته، امسال اولین سالی است که هیچ فیلمی در جشنواره ندارد.

‎ او سال‌هاست که دیگر حضور آن‌چنانی در جشنواره ندارد. کم‌کار است و به‌ندرت به کارگردانی اعتماد می‌کند. او از وقتی در سریال «مختارنامه» بازی کرد، ناخودآگاه از سینمای ایران فاصله گرفت و دیگر مثل گذشته فعالیت چشم‌گیری در عرصه سینما نداشت. عرب‌نیا سال گذشته در فاصله حضور چند ماهه‌اش به ایران، نقش اصلی فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» را بازی کرد؛ فیلمی که به دلیل مشکلات تهیه‌کنندگان و اختلافات سرمایه‌گذار با کارگردان و عوامل تولید، در حاشیه قرار گرفت.

‎در 37 سالگی و در سومین حضور سینمایی خود درخشش چشم‌گیری داشت. او در بیست‌وششمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را برای فیلم «به همین سادگی» دریافت کرد. نقش او در این فیلم به ظاهر معمولی و بدون هیچ اوج و فرود خاصی بود که همین، کار بسیار دشواری بود و قاضیانی از عهده آن به‌خوبی برآمد. قاضیانی که پس از بازی در «به همین سادگی»، در اغلب فیلم‌هایی که بازی کرد، تبدیل به زنی درون‌گرا و کم‌حرف و خاموش شد که راز و زخم‌های بزرگی در سینه دارد، چهار سال بعد از موفقیت این فیلم، سیمرغ دومش را با ایفای نقش یک خانم دکتر دوران جنگ در فیلم «روزهای زندگی» گرفت.

اما موفقیت‌های افشار در جشنواره فجر کم نیستند. دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشنواره بیست‌ونهم برای فیلم «سعادت‌آباد»، برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن از بخش نگاه نو سی‌امین دوره جشنواره فجر برای «برف روی کاج‌ها»، کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنواره سی‌ام برای «پل چوبی» و کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از بیست‌وهشتمین دوره برای فیلم «تسویه حساب»، ازجمله افتخارات او در جشنواره فیلم فجر است.


:: موضوعات مرتبط: , ,
:: post : 206
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Morteza
ت : دو شنبه 18 بهمن 1395
.

ترلان پروانه: دوست نداشتم بگويند به خاطر زیبایی بازيگر شده‌ام

ترلان پروانه بر خلاف بيشتر بازيگران كودك، بعد از مدت‌ها از دايره هنر تصويري خارج نشد، او در همه اين سال‌ها در سايه ماند و انتظار روزي را كشيد كه سينماي ايران به او و همنسلانش در عرصه بازيگري احتياج داشته باشد و در نهايت اعتماد كند.
 
 شش سالگي سن كمي براي شروع بازيگري است. در اين سن معمولا به جاي بازيگر تصميم مي‌گيرند و او را به جلو مي‌برند. در اين ميان ممكن است تصميم‌ها اشتباه يا ناگوار باشد و در نهايت كودكي كه درك چنداني از دنياي بازيگري و اين حرفه ندارد، به دليل دشواري شرايط، آن را پس بزند. براي ترلان پروانه اما، وضعيت طور ديگري پيش رفت. او از همان سنين خردسالي با حمايت خانواده‌اش در سينما و تلويزيون ماند و كم‌كم خودش را تعريف كرد.
 
دوست نداشتم بگويند به خاطر چهره بازيگر شده‌ام 
 
پروانه بر خلاف بيشتر بازيگران كودك، بعد از مدت‌ها از دايره هنر تصويري خارج نشد، او در همه اين سال‌ها در سايه ماند و انتظار روزي را كشيد كه سينماي ايران به او و همنسلانش در عرصه بازيگري احتياج داشته باشد و در نهايت اعتماد كند. پروانه البته خوش شانس بود كه دوران جواني‌اش مصادف شد با كمبود بازيگران جوان. او خوش‌شانس بود كه سرنوشتش در اوج جواني با فيلمي از عليرضا داوودنژاد گره خورد و استعدادش بعد از مدت‌ها كشف شد. «فراري» نقطه عطفي در كارنامه كاري پروانه است، نقطه‌اي كه پيش از اين تجربه‌اش نكرده بود و در ادامه مي‌تواند سكوي پرتابي براي جذاب‌تر كردن آينده كاري اين بازيگر جوان باشد.

چطور شد وارد سينما و تلويزيون شدي؟

نخستين كار من در سال ٨٣ بود كه در يك فيلم سينمايي بازي كردم. قبل از آن هم كار تلويزيوني انجام داده بودم. در واقع بعد از بازي در يك سريال، ‌بازي در سينما به من پيشنهاد شد و در فيلم «كركس» معيريان بازي كردم.

در آن زمان شما شش ساله بودي؟

بله.

البته نمي‌شود در آن سن علاقه‌اي شكل گرفته باشد، ولي از معدود بچه‌هايي هستي كه در سن پايين وارد سينما شدي و به صورت مستمر ادامه دادي. اين علاقه بعدها چگونه به وجود آمد؟

در آن سن، معنا و مفهوم علاقه را متوجه نمي‌شدم و نمي‌دانستم كه اين علاقه هست يا اسم ديگر مي‌توان روي آن گذاشت. ولي به نظر من كسي كه علاقه‌مند نباشد، نمي‌تواند ادامه دهد، چون جامعه سختي‌هاي خودش را دارد و گرچه يك دختر شش ساله بودم اما به مرور اين سختي‌ها را تحمل كردم با وجود سختي‌هايي كه وجود داشت، رفته‌رفته علاقه‌ام بيشتر شد. اما چون كارم را دوست داشتم، سعي كردم اين كار را حرفه‌اي ادامه دهم.
 
از چه زماني فكر كردي علاقه‌مندي و مي‌خواهي در اين حرفه بماني و در اين مدت چه كسي راهنمايي‌ات كرد و آيا آدم تاثيرگذاري سر راهت قرار گرفته است؟

در مرحله اول خانواده‌ام، به خصوص مادرم در پيشنهادهايي كه مي‌شد خيلي به من كمك مي‌كرد. در مرحله بعدي مردم بودند كه به من پيشنهاد مي‌دادند. آنها هر جا كه من را مي‌ديدند، مي‌گفتند كه چه كاري را دوست دارند كه از من ببينند. يا مي‌گفتند كه چه نوع بازي كردن را دوست دارند از من ببينند. به هر حال در وهله اول، خواست خدا بوده است، بعد هم اين پيشنهادات توانستند به من كمك كنند.
 
دوست نداشتم بگويند به خاطر چهره بازيگر شده‌ام

از آدم‌هاي سينمايي چطور؟ كسي بوده كه روي راهنمايي‌هايش در روند كاري‌ات تاثير گذاشته باشد و باعث شود از جايي به بعد در كارنامه كاري‌ات تحولي اتفاق بيفتد؟

خدا را شكر شانس خيلي خوبي كه داشتم اين بود كه از سنين پايين با بازيگران و كارگردان‌هاي خيلي خوب و حرفه‌اي كار كنم. اين موضوع به من خيلي كمك مي‌كرد. هر كاري كه انجام مي‌دادم، براي من يك دوره بازيگري بود. معمولا كساني كه از سن پايين كار بازيگري را شروع مي‌كنند، معمولا به خاطر سروزبان داشتن يا زيبايي‌شان است.
 
من هيچ‌وقت دوست نداشتم بگويند به خاطر زيبايي بازيگر شده‌ام و اصلا دلم نمي‌خواست اين اتفاق برايم بيفتد. در كنار نقش‌ها و برداشت‌هاي مختلفي كه داشتم به مطالعه هم پرداخته‌ام. در اين چند سال اخير سعي كردم كه نسبت به گذشته، گزيده‌تر كار كنم و نقش‌هايي بازي كنم كه هر كدام چالشي براي من داشته باشد.

در گزيده كاري، چه چيزهايي برايت ملاك و معيار است؟ فيلمنامه، بازيگران يا عوامل؟

به نظر من هر كاري به خاطر كار گروهي كه انجام مي‌شود، ارزش‌هايي دارد، ولي براي من، همه اينها در كنار يكديگر مهم بود. به خاطر اينكه يك كار خوب، نتيجه زحمت كل عوامل، شامل بازيگران، كارگردان، فيلمنامه و... است ولي بيشتر از همه ‌اينها، براي من فيلمنامه خيلي مهم بوده است. همان طوري كه قبلا گفتم، دوست داشتم نقش‌هايي را كه به عهده مي‌گرفتم، براي من چالش داشته باشد. چالش از اين نظر كه نقشم متفاوت باشد، به شكلي كه قبلا كار نكرده باشم. اما جدا از فيلمنامه، در مرحله بعدي به همه‌چيز نگاه مي‌كردم كه شامل كل گروه و شيوه كار هم مي‌شد.
 
كمتر پيش آمده نقش متفاوتي بازي كني. فكر مي‌كني به خاطر سن و سال كمي كه داري اين فرصت پيش نيامده است؟

نمي دانم. شايد كارهاي من را دقيق دنبال نكرده باشيد. در سنين پايين‌تر، كارها كه خيلي زياد بود. شايد نسبت به سن من، نقش‌ها نتوانستند متفاوت باشند. اما در اين چند سال اخير، هر كاري را كه بازي كرده‌ام، يك تفاوتي با نقش قبلي‌ام داشته است. در «آهوي پيشوني سفيد»، در سنين مختلف، نقش دختران مختلف را بازي كردم. به هر حال دوست نداشتم فقط يك نوع نقش را بازي كنم كه دختر خانواده هست، مي‌رود و مي‌آيد. فيلم «زندگي مشترك آقاي محمودي و بانو» ساده‌ترين كار من در اين چند سال اخير بوده است اما در همان فيلم هم نقش متفاوتي دارم.

«آهوي پيشوني سفيد» را قبول دارم. اما بچه‌ها در سينما تا يك سني نقش‌هاي كليشه‌اي بازي مي‌كنند. مگر اينكه خيلي سر و زبان‌دار باشند. در نهايت بازي گرفتن از بچه‌ها در سينما و تلويزيون ما خيلي معنا ندارد و همه‌چيز به استعداد بچه متكي است.

اتفاقا تا جايي كه دنبال مي‌كنم، براي من جالب است كه در سن پايين، گرفتن بازي خيلي جالب است و اين كار خيلي خالصانه‌تر است. اين تفاوت به خاطر همين است، تا زماني كه كودك هستيد، خالصانه اين كار را انجام مي‌دهيد. به خاطر دارم كه در چهار سالگي‌ام به من مي‌گفتند كه فلان جمله را بگويم و آن جمله را با حس ترلان كوچك بيان مي‌كردم.
 
ولي وقتي كه آدم بزرگ شد مي‌فهمد كه مي‌تواند اين نقش را تجزيه و تحليل كند. اين همان حرفه‌اي شدن است. اگر كسي بتواند ادامه دهد، تلاش كند و مسير خودش را برود اگر توانايي اين را داشته باشد، مي‌تواند نقش‌هاي زيادي بازي كند. فكر نمي‌كنم كه اين به خود آن كودك برگردد. چون آن كودك مقصر نيست، شايد به خاطر فيلمنامه است. دلايل مختلفي مي‌تواند داشته باشد.
 
دوست نداشتم بگويند به خاطر چهره بازيگر شده‌ام

در اين سال‌ها كارگردان يا بازي‌گرداني بوده كه از شما به صورت حرفه‌اي بازي بگيرد و حوصله و صبر ويژه‌اي داشته باشد؟

معمولا كارگردان‌ها خودشان با بچه‌ها كار مي‌كنند. مگر اينكه يك كارگردان خيلي با دستيارش راحت باشد و كار را به او بسپارد، ولي تا آنجا كه من كار كرده‌ام، معمولا كارگردان با من كار و صحبت كرد و در سن چهار تا پنج سالگي، متني را كه مي‌خواستم كار كنم، ابتدا با دستيار و بازيگر كار مي‌كردم، بعد با كارگردان صحبت مي‌كردم.
 
بين اين كارگردان‌ها، آيا كسي بود كه با دنياي كودكان، خوب آشنايي داشته باشد و شما را بهتر از سايرين بفهمد؟

نمي‌توانم نام ببرم. هر كاري را كه انجام داده‌ام، به شكلي براي من جالب بوده است. از مواردي كه به خاطر دارم، آقاي بهروز شعيبي بود كه نخستين كارش را داشت مي‌ساخت و البته از نخستين كارهاي من هم بود. در كل با هر كدام از كارگردان‌ها كار كرده‌ام، خاطره بدي ندارم و تجربه‌هاي خوبي در كار كردن با آنها كسب كرده‌ام.

از سال ٨٥ تا ٨٩ كمتر كار كردي، دليل اين كم‌كاري چه بود؟

اتفاقا آن موقع اوج كار من بوده است. سال ٨٨ عنوان بهترين بازي هنري را دريافت كردم. در آن موقع با آقاي بهزادي كار مي‌كردم و در دوره‌اي كه با ايشان كار كردم، پيشنهادشان اين بود كه بعد از اين اتفاق، گزيده‌تر كار كنم.

كساني كه از سن پايين شروع به اين كار مي‌كنند معمولا دوران بلوغ، دوران تغيير است. اين تغيير هم به لحاظ روحي و رواني و هم به لحاظ ظاهري است. در اين دوران براي شما چنين چيزي اتفاق نيفتاد؟ پيشنهادها كمتر نشد؟

اين اتفاق براي من نيفتاد. چند وقت پيش كارگرداني را ديدم كه در سال ٨٣ يا ٨٢ با ايشان كار كرده بودم، به من مي‌گفتند كه هيچ تغييري در اين سال‌ها نكرده‌ام. هنوز همان ترلان كوچك را مي‌بيند كه از نظر ظاهري هيچ تغييري نكرده‌ام. من متوجه اين نمي‌شوم. بقيه هم كه مرا مي‌بينند، مي‌گويند كه زياد تغيير نكرده‌ام. جزو آن استثناهايي بوده‌ام كه اين تفاوت از كودكي به بزرگي زياد مشهود نبوده است.

به جز فيلم آهوي پيشاني سفيد، فكر مي‌كنم كه فيلم «فراري»، تنها فيلمي است كه نقش اول آن را بازي كردي.

شايد به خاطر فيلمنامه اين فيلم است و اين نقش خيلي باز بود. ساير نقش‌هايي كه كار كرده‌ام، هميشه يا نقش مكمل بوده يا نقش سه و چهار. مثل «زندگي مشترك آقاي محمود و بانو»، كلا در اين كار، پنج بازيگر حضور داشتند. براي من اين كار ملاك نبود. حتي زماني كه فيلمنامه را به من دادند كه مطالعه كنم، به من گفته شد كه بين دو نقش هستم.
 
من آن نقشي را انتخاب كردم كه كمتر حضور داشت، ولي تاثير بيشتري داشت. در واقع نقش اصلي را انتخاب نكردم، به خاطر اينكه مي‌دانستم كه تاثير اين نقش بيشتر خواهد بود. نظر من هميشه اين‌طور بوده كه نقش‌هاي زياد برايم ملاك نبوده‌اند. نقش‌هاي ديگري كه تاثيرگذار‌تر بود، براي من خيلي جالب‌تر بوده‌اند. دوست داشتم نقش‌هايي كه چالش بيشتري داشتند، بيشتر كار كنم.
 
چه كسي غير از خانواده به شما كمك مي‌كرد كه فيلمنامه را بخواني؟ اصلا از ابتداي شروع كارت تا امروز دوره آموزشي در حوزه بازيگري گذرانده‌اي؟

من با كساني كه تا اين چند سال اخير كار كرده‌ام، در ارتباط بودم و از آنها مشورت مي‌گرفتم. از خيلي از دوستاني كه با آنها كار كرده بودم، سوال مي‌كردم و به من كمك مي‌كردند. از نظر آموزش، چون هميشه سركار بودم، هميشه درس داشتم هيچ‌وقت نتوانستم به كلاس‌هاي منظم بازيگري بروم. هميشه همين كارهايي را كه در اين مدت انجام دادم يك دانشگاه ١٤ ساله برايم بود. مطالعه مي‌كردم. با پيام دهكردي به صورت حرفه‌اي دو سال كار كردم.
 
دوست نداشتم بگويند به خاطر چهره بازيگر شده‌ام 
 
به پيشنهاد دوستاني كه با آنها كار مي‌كردم، به ورزش‌هاي مختلفي مي‌رفتم كه همه اينها تاثيرگذار بودند. آموزش بازيگري صرفا اين نيست كه به كلاس بازيگري برويد و اينكه يك دوره‌اي را بگذرانيد و بگوييد كه به اتمام رسيد. شما بايد از همه نظر رشد كنيد تا بتوانيد ماندگار شويد؛ در اين مدت ورزش‌هاي مختلف مي‌كردم، موسيقي، در كنار آن هم درسم را به جلو مي‌بردم و بيشتر مطالعه مي‌كردم. اين طور نيست كه بگويم كلاس اين استاد را رفته‌ام و گذرانده‌ام.

تصميمي براي ادامه اين حرفه به صورت آكادميك نداريد؟

قصد بي‌احترامي به كساني كه در اين حوزه تحصيل كرده‌اند، ندارم ولي اين چند سالي را كه گذرانده‌ام، براي من خيلي آكادميك‌تر است. استادان و افراد حرفه‌اي سينمايي كه با آنها كار كرده‌ام، براي من خيلي آكادميك‌تر بوده‌اند تا اينكه بخواهم در دانشگاه دروسي را در اين حوزه بگذرانم. فكر نمي‌كنم حالا اين كار را انجام دهم به خاطر همين، رشته ديگري را انتخاب كردم و زمان به من اجازه نمي‌دهد كه بخواهم در دانشگاه اين رشته را دنبال كنند. شايد رشته‌اي كه الان مي‌خوانم را تمام كردم و كمي زمان گذشت به آن فكر كنم.

در حال حاضر چه رشته‌اي را تحصيل مي‌كني؟

طراحي لباس.

براي فيلم فراري چگونه انتخاب شدي؟

براي اين كار به دفتر آقاي داوود نژاد رفتم. ابتدا از من سوال كردند كه اهل كجا هستم و با چه لهجه‌اي صحبت مي‌كنم. به ايشان گفتم كه شيرازي هستم، اما شمالي را به صورت حرفه‌اي صحبت مي‌كنم. چون در سريال آقاي حسن پور به لهجه شمالي كار كرده بودم، از من خواستند كه شمالي صحبت كنم. صحبت كردم، ولي به من نگفتند كه نقش من قرار است با لهجه شمالي باشد. بعد هم گفتند كه با من تماس خواهند گرفت.
 
گفتند بهتر از من براي اين نقش پيدا نمي‌كنند و دوست دارند كه با من كار كنند. در اين مدت مي‌شنيدم كه به آموزشگاه‌هاي مختلف بازيگري رفته‌اند و فراخوان داده بودند. خيلي استرس داشتم. با اينكه به من گفته بودند كه خوب هستم، ولي مي‌ديدم كه خيلي‌ها براي اين كار تلاش مي‌كنند. نگران بودم از اينكه ديگري را براي اين نقش پيدا كنند و من اين نقش را از دست بدهم. بعد از دو هفته با من تماس گرفتند كه به دفترشان بروم و قضيه جدي‌تر شد.

پيش از حضور در دفتر، فيلمنامه را خوانده بودي؟

خير. فيلمنامه را نخوانده بودم، چون آقاي داوود نژاد گفته بودند كه بايد بگردند. به من گفته بودند كه خيلي خوب هستم. كارهاي من را دنبال كرده‌اند. اما اين نقش خيلي سخت است و بايد بگردند. در آن موقع فيلمنامه را به من نداده بودند. تا اينكه براي بار دوم كه دستيار ايشان با من تماس گرفتند، فيلمنامه را براي من فرستادند، مطالعه كردم و متوجه شدم كه واقعا نقش خوبي است. من كارهاي آقاي داوودنژاد را دوست دارم و دوست داشتم كه با ايشان حتما يك تجربه‌اي داشته باشم. بالاخره كار را شروع كرديم و روي لهجه و فيلمنامه كار كرديم. نزديك يك ماه، پيش‌توليد داشتيم و بعد كار كليد خورد.

بازي كردن، روبه‌روي تنابنده چطور بود؟

آقاي تنابنده خيلي خيلي براي اين نقش به من كمك كردند. خيلي دوست داشتم كه با ايشان كار كنم. براي اينكه اين كار براي من خيلي سخت بود. پشت صحنه آن، براي من دانشگاه بود، كارنامه كاري من با آقاي داوودنژاد، كارنامه ديگري بود. در كارهاي سخت، مهم‌تر از هر چيز بازيگر مقابل شما است؛ اينكه چگونه بتواند به شما انرژي بدهد. اگر اين طور نباشد، آن سختي آنقدر به شما غالب خواهد شد كه نمي‌توانيد نقش‌تان را به درستي اجرا كنيد. آقاي تنابنده آنقدر انرژي خوبي داشتند كه آن شرايط سخت را توانستيم پشت سر بگذاريم.
 
دوست نداشتم بگويند به خاطر چهره بازيگر شده‌ام

فكر مي‌كني با اين فيلم اتفاق ويژه‌اي در جشنواره برايت بيفتد؟ انتظار ديده شدن داري؟

وقتي كه داشتند بازبيني اصلي را انجام مي‌دادند، به من گفتند يك صحنه‌هايي از آن را ببينم. ما در فيلمبرداري فينال بوديم و من گفتم نمي‌خواهم ببينم. مي‌خواستم كه كار تمام بشود و در سينما آن را ببينم. فكر هم نمي‌كردم كه اين حد طولاني شود، ولي دوست داشتم كه كار را ببينم. البته به جز بازبيني، چند پلان كه آقاي داوود نژاد كه اصرار داشتند ببينم، باقي فيلم را نديدم. براي من همان موقع كه كار مي‌كردم، اين اتفاق خوب افتاد.
 
واقعا تجربه خوبي داشتم. با آنكه روزهاي سختي را پشت سر گذاشتم اما از اينكه اين كار در كارنامه كاري‌ام وجود دارد، خيلي راضي هستم. زياد بدنبال اين اتفاق در جشنواره نبوده‌ام. قرار بود كار سال گذشته به جشنواره برسد ولي به خاطر طولاني شدن فيلمبرداري به موقع نرسيد. ذره‌اي ناراحت نشدم، چون مي‌دانستم كه اين كار را يك روزي مردم خواهند ديد. البته براي هر بازيگري خيلي مهم است كه بازي او در جشنواره ديده شود، نامزد شده يا جايزه بگيرد، چرا كه اين موضوع يك سكوي پرتاب براي هر بازيگري است، ولي به شخصه واقعا هدف من اين نبوده و اصلا به اين قضيه فكر نمي‌كردم.

اما نمي‌تواني منكر شوي كه اگر اتفاق بيفتد، خوشحال مي‌شوي!

بله. هر كسي براي كاري كه انجام مي‌دهد اگر از جانب داوران و اساتيد ديده بشود، خيلي خوشحال خواهد شد و قاعدتا براي او تشويق بزرگي خواهد بود. ولي اين طور هم نيستم كه اگر جايزه‌اي دريافت نكنم، خيلي ناراحت شوم. هدف واقعي من، اجراي درست نقش بوده و اينكه بتوانم از نقشي كه ايفا كرده‌ام، رضايت داشته باشم. اينكه گلنار را زنده كرده‌ام، راضي هستم و اين براي من خيلي زيباتر است.

همچنان تلويزيون را در كنار سينما دنبال مي‌كني؟

در واقع من حساسيت زيادي بين سينما و تلويزيون ندارم. البته در مرحله اول فقط سريال الف ويژه كار كرده‌ام. ولي اين گونه نيست كه بگويم فقط سريال الف ويژه كار مي‌كنم و غير از آن كار ديگري انجام نخواهم داد. اين طور نيست، الان نزديك به چهار يا پنج سالي است كه در تلويزيون كار نكرده‌ام. اين بيشتر به خاطر ضعف‌هاي فيلمنامه‌اي است كه نمي‌توانم بپذيرم وگرنه حساسيتي به اين ندارم كه بگويم صرفا تلويزيون يا سينما كار مي‌كنم. بالاخره از دوستان هم كساني هستند كه مي‌خواهند تلويزيون ببينند. در تلويزيون كار كردن، ارزشمند است اما به خاطر ضعف فيلمنامه‌اي بوده است كه در اين چند سال نتوانسته‌ام كاري انجام بدهم.


:: موضوعات مرتبط: , ,
:: post : 236
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Morteza
ت : دو شنبه 18 بهمن 1395
.

چه انتظاراتی از گوگل در سال 2017 داریم؟

 

 

 

 


Android Wear 2

یکی از محصولات شگفت انگیزی که گوگل در سال 2017 از آن رونمایی خواهد کرد اندروید ویر 2 (Android Wear 2) خواهد بود. با این که انتظار می‌رفت سال 2016 شاهد معرفی آن باشیم ولی گوگل تصمیم گرفت تا سال 2017 برای رونمایی از این گجت صبر کند.

البته این تأخیر می‌تواند باعث شود تا محصولی بسیار بهتر وارد بازار شود زیرا در آخرین آپدیت شاهد سرعت بیشتر در عملکرد و بهبود در قابلیت خرید کردن این گجت هستیم. کمپانی دیگری نظیر ال جی نیز مانند گوگل معرفی گجت پوشیدنی خود را به سال 2017 موکول کرده است.

چه انتظاراتی از گوگل در سال 2017 داریم؟
پایان برنامه‌های کروم ولی نه برای مرورگر کروم

آیا شما از طرفداران برنامه‌های کروم در ویندوز، مک و یا لینوکس هستید؟ اگر هستید برای شما خبرهای بدی داریم. گوگل در ماه آگوست سال 2016 اعلام کرد که کمتر از 1% کاربران مرورگر کروم از بسته‌های اپلیکیشن این مرورگر استفاده می‌کنند در نتیجه از سال 2017 این کمپانی از اپلیکیشن‌ها هیچ پشتیبانی‌ای نخواهد کرد و برنامه‌ی جدیدی نیز برای این بخش ارائه نمی‌کند.

البته تا سال 2018 شما می‌توانید از قابلیت‌های اپلیکیشنی گوگل کروم در سیستم عامل‌های مختلف استفاده کنید.

چه انتظاراتی از گوگل در سال 2017 داریم؟
گوگل به سیاره زمین کمک خواهد کرد

گوگل یکی از بزرگترین حمایت کنندگان انرژی پاک به حساب می‌آید و گفته شده که در سال 2017 تمامی دفاتر و دیتا سنترهای این کمپانی از انرژی‌های پاک استفاده خواهند کرد. Marc Oman، نماینده‌ی گوگل در اتحادیه انرژی اروپا در این باره گفته که گوگل همواره نگران تغییرات آب و هوایی زمین بوده و هست و به همین دلیل قصد دارد تا در تمامی زمینه‌ها از انرژی‌های پاک استفاده کند.

چه انتظاراتی از گوگل در سال 2017 داریم؟
 توجه بیشتر به گوشی‌های موبایل

از تاریخ 10 ژانویه گوگل برای این که سایت‌ها را در صفحات جستجو قرار دهد از سیاست جدیدی استفاده خواهد کرد. به گفته‌ی گوگل، ربات‌های این کمپانی وب سایت‌هایی که در گوشی موبایل بهتر نمایش داده می‌شوند را نسبت به دیگر سایت ها بیشتر می‌پسندند و در نتیجه در نتایج جستجو امتیاز بالاتری خواهند داشت.

چه انتظاراتی از گوگل در سال 2017 داریم؟
Google Cloud

فضای ابری گوگل برای این کمپانی از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا دیگر رقبای حاضر در این عرصه مانند اپل و مایکروسافت به پیشرفت‌های بزرگی دست پیدا کرده‌اند. همان‌طور که می‌دانید شما می‌توانید از طریق تمامی دیوایس‌های گوگل به فضای ابری این شرکت دسترسی داشته باشید.

به علاوه، گوگل اعلام کرده که سرویس‌هایی نظیر گوگل مپ را به فضای ابری خودش خواهد افزود.

چه انتظاراتی از گوگل در سال 2017 داریم؟
گوگل و دنیای چیپست‌ها

در سال 2016 خبرهایی مبنی در تولید و ساخت پردازنده‌های CPU و GPU توسط گوگل به گوش می‌رسید و به احتمال زیاد در سال 2017 شاهد ورود گسترده‌ی گوگل به این صنعت باشیم. حتی ممکن است در نسل بعدی پیکسل‌ها، گوگل از پردازنده‌های ساخت خودش استفاده کند.

چه انتظاراتی از گوگل در سال 2017 داریم؟
اندروید و مشکلات آن

یکی از بزرگترین مشکلات سیستم عامل اندروید برای گوگل این است که از نظر سخت افزاری و تاحدودی نیز نرم افزاری، به خودکفایی کامل نرسیده و برای حضور در بازار نیازمند کمپانی‌هایی نظیر سامسونگ، ال جی و … می‌باشد. برای حل این مشکل گوگل باید گوشی‌هایی را به تولید برساند که کاملاً ساخته‌ی خودش هستند.

برای مثال می‌توان نگاهی به اپل داشت زیرا هم سیستم عامل و هم محصولات سخت افزاری نظیر گوشی هوشمند و مک‌ها را خودش طراحی کرده و به تولید می‌رساند.

در سال 2017 گوگل سعی خواهد کرد تا در این زمینه خودش را از کمپانی‌های دیگر بی‌نیاز کند.

چه انتظاراتی از گوگل در سال 2017 داریم؟
پیکسل‌های جدید

انتظار نمی‌رود که پیکسل‌های سال 2017 تحول زیادی نسبت به مدل‌های کنونی داشته باشند، ولی احتمال دارد از نظر سخت افزاری دچار تغییراتی شوند. برای مثال احتمالاً گوگل از پردازنده‌های خودش در گوشی‌های هوشمند پیکسل استفاده خواهد کرد. اگر از طراحی ظاهری گوشی‌های پیکسل ناراضی هستید باید به شما بگوییم که سال آینده نیز پیکسل‌های جدید با همین سبک طراحی وارد بازار خواهند شد.

چه انتظاراتی از گوگل در سال 2017 داریم؟
آندرومدا وارد می شود

آندرومدا قرار است نقش ویندوز 10 را برای گوگل ایفا کند. سیستم عاملی را تصور کنید که بر روی انواع پلتفرم‌ها می‌تواند نصب شده و مورد استفاده قرار گیرد. در سال 2017 شاهد ایفای نقش این سیستم عامل در دنیای تکنولوژی خواهیم بود. ممکن است این سیستم عامل را بر روی گوشی‌ها و حتی کروم بوکها نیز ببینیم.

چه انتظاراتی از گوگل در سال 2017 داریم؟


:: موضوعات مرتبط: , ,
:: post : 208
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Morteza
ت : دو شنبه 18 بهمن 1395
.

قیمت ماشین های خاطره انگیز چند است؟

 

 

 

 


:: موضوعات مرتبط: , ,
:: post : 269
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Morteza
ت : دو شنبه 18 بهمن 1395
.

 

 

 

 

 

 

 
 
 
 
 

دیدنی های امروز؛ دوشنبه 18 بهمن ماه



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: post : 242
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Morteza
ت : دو شنبه 18 بهمن 1395
.

 

مرگبارترین نقاط زمین!
 
به گزارش بی بی سی انگلیسی، همه ما تحت تاثیر شرایط جوی و آب و هوا قرار گرفته‌ایم. مثلا ممکن است در هوای طوفانی زیاد عرق کرده باشیم یا آفتاب پوستمان را پاک سوزانده باشد! اما نقاطی بر روی کره زمین قرار دارند که در آنجا طبیعت با هیچ کس شوخی ندارد. کوه‌های آتشفشانی، طوفان و تهدیدات مرگبار را می‌توان همه جا یافت.
 
اما پرسش اصلی اینجا است که بین تمام مناطق خطرناک جهان، کدام نواحی کشنده‌تر و مرگبارتر هستند؟ در کدام مناطق نباید زندگی کرد؟
آب

آب مخاطراتی زیادی را برای ما می‌تواند به همراه داشته باشد زیرا ما انسان‌ها سازش چندانی با محیط آبی نداشته‌ایم. به رغم مهارت زیاد بشر در ساخت قایق، بنا به گفته سازمان بین‌المللی دریانوردی همچنان تلفات (1051 کشته در سال 2012) می‌دهیم؛ این در حالی است که تعداد بسیار کمی از آنان جانشان را به طور مستقیم بر اثر امواج از دست داده‌اند.
 
برخی از نقاط آبی به دلیل وجود ویژگی‌های انحصاریِ جغرافیایی خطرناک‌تر از مابقی هستند. تنگه سالتستراومن (Saltstraumen) در نروژ به داشتن قوی‌ترین جریانات آبی جهان مشهور شده است. با این حال تمام خصوصیات قدرتمندترین گرداب جهان کاملا توسط دانشمندان مطالعه شده تا جایی که گردشگران می‌توانند به کمک قایق‌های بادی و مربی کاربلد به آنجا سفر کنند.
 
از این رو، بیشتر باید نگران نیروی زیاد آب‌های روی خشکی بود. ساکنان نزدیک سواحل به خوبی می‌دانند که سیلاب ناشی از آب دریا می‌تواند کاملا خطرناک باشد. مجمع‌الجزایر مالدیو و آتول‌های (آبسنگ حلقوی) اقیانوس هند نیز "جزایر موقتی" نامیده شده‌اند زیرا به شدت تحت شعاع بالا آمدن سطح آب دریاها هستند. احتمال وقوع این پدیده با تغییرات اقلیمی موجود بیش از پیش شده است. همچنین احتمال رخداد این خطر طبیعی در صورت وقوع طوفان و سونامی دوچندان می‌شود.
 
سونامی یعنی جابجایی ناگهانی آب به دلیل یک موج بسیار مهیب، یا زنجیره‌ای از امواج، و می‌‎تواند آثار بسیار مرگباری را از خود به جای بگذارد. بنا به گزارش خدمات هواشناسی ملی ایالات متحده آمریکا، اغلب سونامی‌ها (71 درصد) در اقیانوس آرام رخ می‌دهد. با این وجود اما سونامی‌های ناشی از زلزله، بنا به گفته تورکیلد آروپ، رئیس کمیته اقیانوس شناسی بین دولت‌های یونسکو، می‌تواند بر اثر فرورانش در هر نقطه‌ای از زمین رخ دهد.
 
البته هشدارهای لازم به جمعیت ساکن در مناطق خطر داده شده و سیستم‌های کاهش خطرات نیز در این نقاط تعبیه شده است. اما در برخی نقاط زمان هشدار تنها به 20 دقیقه پیش از وقوع خطر کاهش می‌یابد و به همین دلیل، سونامی باز هم می‌تواند جان افراد زیادی را بگیرد.
 
مرگبارترین سونامی قرن اخیر در سال 2004 روی داد و جان حدود 280.000 نفر را در 15 کشور گرفت. زلزله‌ای در نزدیکی سواحل سوماترا در اندونزی عامل آن بود. آمار تلفات آن فاجعه طبیعی آنقدر بالا است که حتی نمی‌توان درک درستی از آن داشت. با این حال، شاید برایتان جالب باشد که طغیان رودخانه باعث مرگ تعداد افرادی بیشتری شده است.
 
گفته می‌شود که سیل ۱۹۳۱ میلادی چین که بر اثر طغیان رودخانه یانگتسه این کشور رخ داد، موجب کشته شدن میلیون‌ها نفر شد گرچه منابع رسمی چین میزان تلفات را بسیار کمتر اعلام کردند. بارش سنگین برف که پس از سیلاب همان سال رخ داد نیز بر مشکلات افزود زیرا برف‌ها بسیار زود آب شدند. سپس چینی‌ها شاهد بارش عجیب و غیرعادی باران بودند تا " ابر و باد و مه و خورشید و فلک" دست در دست هم دهند تا شاهد بدترین فاجعه طبیعی ثبت شده تاریخ باشیم.
 
امروزه نیز همچنان میلیاردها نفر در کنار مناطق سیل‌خیز مجاور بزرگترین رودخانه چین زندگی می‌کنند. از این رو طغیان رودخانه‌ها با افزایش نگرانی‌های پیرامون تغییرات اقلیمی تهدید بزرگ محسوب می‌شود.
 
هوا

چند عدد "دریاچه قاتل" در قاره آفریقا یافت شده اما هیچ نگرانی درباره آب این دریاچه‌ها وجود ندارد. دریاچه نیوس در کشور کامرون و دریاچه کیوو، در مرز بین جمهوری دموکراتیک کنگو و رواندا، خطری جدی را در دل خود پنهان کرده‌اند. این دو دریاچه در ناحیه‌ای واقع شده‌اند که فعالیت آتشفشانی در بستر دریاچه وجود داشته و دی اکسید کربن از زیر زمین وارد آن می‌شود.
 
فوران لیمنیک (limnic) که با عنوان "واژگونی دریاچه" نیز  شناخته می‌شود، نوع نادری از فجایع طبیعی است که در آن دی اکسید کربنِ (CO2) حل شده ناگهان از عمقِ دریاچه فوران کرده و ابری سمی را بر روی دریاچه تشکیل می‌دهد. از آنجایی که این گاز سنگین‌تر از اکسیژن است، پایین‌تر آمده و اکسیژن را کنار می‌زند و باعث خفگی هر نوع موجود زنده‌ای در منطقه می‌شود. طی دو فوران لیمنیک در دهه 80 میلادی، حدود 1700 انسان و 3500 دام کشته شدند. پس از آن، کارشناسان روش‌هایی را ابداع کردند که بتوانند به کمک لوله‌کشی گاز داخل دریاچه را تخلیه کنند.
 
در دریاچه کیوو نیز به دلیل نشت گاز متان از بستر دریاچه ممکن بود فاجعه‌ای دیگر رقم زده شود. پروژه‌ای در آنجا انجام شده که تلاش دارد گاز را خارج و الکتریسیته مورد نیاز میلیون‌ها نفر را تامین کند. اما این فقط گاز نیست که می‌تواند کشنده باشد. خود هوا نیز می‌تواند در صورت وقوع بادهای سهمگین کاملا بی‌رحم باشد!
 
بر اساس میانگین داده‌های سالانه، "کیپ دنیسون" در قطب جنوب شاهد وزش شدیدترین بادهای روی زمین است. این منطقه خالی از سکنه بوده و جای تعجب هم ندارد. با این حال، وزش بادهای موسمی موجب ایجاد اختلال در زندگی مردم برخی نقاط جهان می‌شود. لازم به ذکر است که سهمگین‌ترین طوفان‌ها بر فراز اقیانوس‌های گرم در شمال و جنوب خط استوا شکل می‌گیرد. در این مناطق، بادهای بسامان (یا بادهای تجارتی) بر اثر تغییر فشار نیروی کوریولیس از نیروی بیشتری برخوردار گشته و سیستم‌های چرخشی جوی را پدید می‌آورند که به آن تندباد، گردباد یا طوفان گفته می‌شود.
 
هرگاه صحبت از این بادها به میان می‌آید، از هائیتی به عنوان یکی از آسیب‌پذیرترین جزایر حوزه دریای کارائیب نام برده می‌شود. نه تنها این کشور فقیر در خط تندبادها واقع شده، بلکه از توان و امکانات لازم جهت برطرف کردن مشکلات پس از تندباد نیز برخوردار نیست. نقاط شهری در دشت‌های سیلابی ساخته شده و موانع دفاعی طبیعی مانند جنگل‌ها نیز در این کشور از بین رفته‌اند. همچنین اقتصاد هائیتی آنقدر ثبات ندارد که بتواند سامانه‌های هشدار دهی و موانع مصنوعی را ایجاد کند.
 
به همین خاطر است که گفته می‌شود «شدیدترین طوفان‌ها لزوما مرگبارترین آن‌ها نیستند.»
 
یورن بیرکمان، کارشناس بلایای طبیعی دانشگاه اشتوتگارت آلمان است. وی می‌گوید که چرخند یا سیکلون‌ها بسیار خطرناک هستند زیرا نمی‌توان آن‌ها را پیش‌بینی کرد. چرخند یا سیکلون منطقه‌ای است از هوای کم فشار و تقریبا دایره‌ای شکل که قطر آن ممکن است به صدها کیلومتر برسد.
 
بیرکمان می‌گوید: «نباید فراموش کرد که الگوهای سیکلون‌ها به احتمال فراوان دستخوش تغییراتی شوند. بنابراین ممکن است سیکلون‌ها در نواحی رخ دهند که پیشتر سابقه نداشته و یا به ندرت در آنجا رخ داده است. این مناطق دارای ریسک بالایی هستند زیرا ساکنین و مسئولانش آگاهی کاملی نسبت به نحوه برخورد با سیکلون‌ها ندارند.
 
بیرکمان عضو تیمی است که داده‌های سالانه منتشر شده توسط دانشگاه سازمان ملل را بررسی می‌کند تا ببیند کدام کشورها بیشتر در معرض خطر بلایای طبیعی قرار دارند. در سال 2016، کشور وانواتو (کشوری جزیره‌ای و کوچک در جنوب اقیانوس آرام) در صدر فهرست قرار گرفت. بیش از یک سوم جمعیت این جزیره سالانه تحت شعاع بلایای طبیعی قرار می‌گیرند. برای مثال، در سال 2015، یک زمین لرزه، فوران آتشفشان و سیکلون دریایی شدید تنها در عرض چند هفته در این کشور رخ داد و 11 نفر نیز جانشان را از دست دادند.
 
این آمار پایین خود گواه تلاش‌های جهانی برای حفاظت از مردم در برابر بلایای طبیعی است: هم در حین فاجعه از طریق تقویت زیرساخت‌ها، و پس از فاجعه با افزایش کمک‌رسانی‌ها. شاید یک مقایسه بیشتر تفاوت را مشخص کند: بدترین آمار تلفات انسانی در پی یک سیکلون در نوامبر سال 1970 میلادی رخ داد؛ سیکلون بولا در بنگلادش که موجب کشته شدن 500 هزار نفر شد.
 
زمین

اگر یک چیز وجود داشته باشد که مرگبارترین مقاصد جهان را به هم پیوند بزند، آن بی‌شک فعالیت تکنوتیک (زمین ساختی) است.
 
پوسته زمین از چندین صفحه متحرک ساخته شده و زمانی که صفحات در خلاف جهت هم حرکت می‌کنند، انرژی بالقوه‌ای پدید می‌آید. زمانی که این انرژی آزاد می‌شود، زمین شکاف خورده و موج زمین لرزه‌ای خارج می‌شود. این اتفاق باعث می‌شود که سطح به شدت بلرزد.  
 
مرگبارترین زمین لرزه ثبت شده در تاریخ مربوط به زلزله شاآنشی چین است. در ۲۳ ژانویه ۱۵۵۶ میلادی، زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۸٫۰ ریشتر این شهر را لرزاند که منجر به کشته شدن بیش از 800 هزار نفر از ساکنان آن شد. از این زمین‌لرزه به‌عنوان مرگبارترین زمین‌لرزه تاریخ بشریت یاد می‌شود.
 
کالیفرنیا بر روی گسل سن آندریاس، محل تلاقی دو صفحه اقیانوس آرام و صفحه آمریکای شمالی، واقع شده است. هر گونه زمین لرزه بزرگ در این ناحیه می‌تواند فاجعه‌ای بزرگ را رقم بزند.
 
اما مجدد تاکید می‌کنم که مناطق فقیرتر جهان به شدت از زمین‌لرزه‌های شدید آسیب خواهد دید. شهرهای مستعد زلزله مانند لوس آنجلس و توکیو از آخرین فناوری‌های معماری برای مقابله با زمین لرزه استفاده می‌کنند تا ساختمان‌هایی مقاوم در برابر زلزله‌های قوی داشته باشند. اما تمام کشورهای واقع در حلقه آتشِ اقیانوس آرام (منطقه‌ای که شمار زیادی از زمین‌لرزه‌ها – 81 درصد - و فوران‌های آتشفشانی در آنجا رخ می‌دهد) از چنین امکاناتی برخوردار نیستند.
 
بر اساس گزارش‌ها، هشت شهر از هر 10 شهر آسیب پذیر جهان در فیلیپین واقع شده است. فیلیپین نه تنها بر روی حلقه آتش بلکه بر روی کمربند طوفان و تندباد نیز واقع شده است.
 
آتش

بر روی دیگر سکه تکنوتیک، فعالیت‌های آتشفشانی قرار دارد. زمانی که صفحات پوسته زمین از هم دور می‌شوند، ماگمای مذاب از سطوح زیرین بالا آمده تا شکاف را پر کنند.
 
اغلب از عبارت "بی‌رحم‌ترین نقطه زمین" برای اشاره به فرورفتگی داناکیل در اتیوپی استفاده می‌شود. این مکان نقطه تلاقی سه صفحه زمینی بوده و احتمالا دارای بیشترین فعالیت آتشفشانی بر روی زمین نیز هست.
 
میانگین دمای سالیانه در آنجا 34.4 درجه سانتی‌گراد است که آن را به یکی از گرم‌ترین نقاط روی زمین تبدیل کرده است. بارش کم، چشم انداز خشن ایجاد شده توسط شکاف‌های آتشفشانی، زمینه هیدروترمال و دشت‌های نمک شاید شما را به این فکر بیندازد که کسی اینجا زندگی نمی‌کند، اما حقیقت چیز دیگری است: مردم عفار اینجا را خانه خود می‌دانند. [عفارها قومیتی در شاخ آفریقا هستند که با نام داناکیل نیز شناخته می‌شوند. بخش عمده مردم عفار در ناحیه عفار واقع در اتیوپی و شمال جیبوتی زندگی می کنند. البته گروهی از آنان نیز در نقطه جنوبی اریتره ساکن می‌باشند.]
 
در حقیقت انسان‌ها به زیستن در محیط‌های جغرافیایی دشوار مانند زندگی در کنار کوه‌های آتشفشانی عادت دارند. مشهورترین مثال آن ساکنین شهر باستانی پمپئی ایتالیا هستند که زیر گدازه‌های آتشفشانیِ کوه وزوو (وزوویوس) دفن شدند. اما این اتفاق در دنیای مدرن نیز می‌تواند رخ دهد: ناپل در 10 کیلومتری جنوب کوه وزوو و مکزیکوسیتی نیز در 70 کیلومتری جنوب کوه آتشفشانی پوپوکاتپتل واقع شده است.
 
طبق گزارش "شبکه گلوبال ولکینو مدل" در سال 2015، در 400 سال گذشته بیش از 200.000 نفر در نتیجه مستقیم فعالیت‌های آتشفشانی جانشان را از دست داده‌اند. این تیم بین‌المللی همچنین فهرست مکان‌های خطرناک به لحاظ فعالیت‌های آتشفشانی را منتشر کرد که نام کشور اندونزی در صدر بود.
 
فوران کوه آتشفشانی تامبورا در جزیره سومباوا اندونزی در سال 1815 میلادی مستقیما منجر به کشته شدن 70 هزار نفر شد و باعث شد تا کشورهای واقع در نیمکره شمالی "سالی بدون تابستان" را تجربه کنند. آن فوران موقتا باعث تغییر شرایط اقلیمی شد و در واقع به خاطر شرکت داشتن در قحطی و بیماری به صورت غیر مستقیم قربانیان بیشتری داشت.
 
کوه مِراپی در سال 2010 مجدد فوران کرد و به خاطر تشکیل ابرهای خاکستری باعث کشته شدن بیش از 350 نفر شد؛ البته جان هزاران نفر دیگر با اقدام به موقع نجات داده شد.
 
شاید در آینده گدازه مذاب تهدید نخست بشریت محسوب نشود. در سال 2003 میلادی همزمان با ورود موج گرما و افزایش دمای هوا در سراسر اروپا بالغ بر 70 هزار نفر بر اثر "استرس گرمایی" جانشان را از دست دادند. در چنین شرایطی به ویژه مناطق شهری در معرض خطر قرار دارند. بنابراین با رشد و توسعه شهرها می‌توان از موج گرما به شکل غیر منتظره‌ای به عنوان "الهه انتقام طبیعت" یاد کرد.
 
کارشناسان و دانشمندان البته تمام تلاششان را خواهند کرد تا جان انسان‌ها به خطر نیفتد؛ اما شاید همین موفقیت‌های بشری در تولید مثل و رشد اقتصادی است که بزرگترین مشکلات را برای بشر رقم زده است!


:: موضوعات مرتبط: , ,
:: post : 232
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Morteza
ت : دو شنبه 18 بهمن 1395
.
 

مراسم جن گیری در آمریکای جنوبی

تصاویری در اینترنت به اشتراک گذاشته شده اند که از مراسم جن گیری عجیبی رونمایی کرده است.
در ویدیویی که از این مراسم در یوتیوب بارگذاری شده است؛ نشان داده می شود که مردی روی صندلی نشانده شده و غرق در خون است و افرادی هم که پیراهن نپوشیده اند، در حال طبل زدن و خواندن وردی هستند تا با این عباراتی که می خوانند، شیاطین را از بدن مرد بیرون کنند.
در حالی که سرود پس زمینه در حال خوانده شدن است، فرد تسخیر شده توسط شیاطین، صلیبی را در دهان خود فرو می کند و با پاهای خود روی زمین می کوبد.

 

مراسم جن گیری

 

مراسم جن گیری


گفتنی است؛ در این ویدیو که از آمریکای جنوبی به اشتراک گذاشته شده است به طور دقیق مشخص نیست خونی که روی بدن این مرد است متعلق به خود اوست و یا برای حیوانی است که روی سینه او مالیده اند اما آن جزوی از مراسم جن گیری آن ها با تاریحچه سیاه آن در آمریکای جنوبی بود.

 

مراسم جن گیری

 

مراسم جن گیری


در پایان تصاویر بارگذاری شده در یوتیوب مشخص نیست که چه بلایی بر سر این مرد آمد.

مراسم عجیب و غریب جن گیری با خون + عکس



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: مراسم عجیب و غریب جن گیری با خون + عکس ,
:: post : 310
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Morteza
ت : دو شنبه 18 بهمن 1395
.
موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پشتیبانی